به گزارش مشرق، ثمانه اکوان پژوهشگر مسائل بین الملل در روزنامه وطن امروز نوشت: شاید برای برخی مطبوعات منطقه غرب آسیا، سفر شی جین پینگ به ریاض، در حوزه روابط چین و عربستان تعریف و تحلیل شد اما مطبوعات آمریکایی و رسانههای غرب دقیقا هدف اصلی از این سفر و توافقات حاصل از آن را درک کرده و آن را در حوزه روابط چین و آمریکا و البته کمی هم در حوزه روابط عربستان – ایالاتمتحده تحلیل کردند.
رسانههای غرب با وجود اینکه این سفر را دستاوردی بیسابقه برای چین در حوزه قدرتنماییهای متقابل با آمریکا تفسیر کردند اما این سوال را نیز مطرح کردند: واکنش احتمالی دولت بایدن به این سفر چه خواهد بود و عربستان تا کجا قرار است در جنگ سرد جدیدی که بین ۲ حوزه شرق و غرب رخ داده، به زمین نبرد نیابتی اقتصادی بین ۲ قدرت تبدیل شود؟
نشریه فارین پالیسی گزارش خود در این باره را با تیتر بسیار جالبی آغاز کرده است: «بازدید شی از سعودی نشان داد دوران تکهمسری عربستان با واشنگتن به سر آمده است»! اما علت این تیتر جالب چیست؟ نویسنده مقاله فارین پالیسی با اشاره به مصاحبه سال ۲۰۰۴ سعود الفیصل، وزیر سابق خارجه عربستان سعودی مینویسد: در آن زمان فیصل در گفتوگو با واشنگتنپست گفته بود روابط عربستان و آمریکا «یک ازدواج کاتولیکی» نیست که تنها یک زن برای مرد مجاز باشد، این رابطه، ازدواجی اسلامی است، ازدواجی که مرد میتواند ۴ همسر اختیار کند!» عربستان در آن زمان اعلام کرده بود نمیخواهد از رابطهاش با آمریکا دست بکشد و به دنبال طلاق نیست اما به سمت چندهمسری و در نظر گرفتن سایر کشورها به عنوان دوست و شریک اقتصادی و سیاسی خواهد رفت.
«آرون دیوید میلر» تحلیلگر سرشناس آمریکایی در این تحلیل نوشته است: با آغاز جنگ سرد دوم بین ۲ جبهه شرق و غرب، عربستان سعودی با اینکه به صورت رسمی حاضر نشده طرف هیچکدام از طرفین جنگ را بگیرد اما در حال نزدیک شدن بیش از پیش به مسکو و پکن است. از نظر این تحلیلگر آمریکایی، عربستان شاید بزرگترین شریک اقتصادی چین باشد و چین نیز بزرگترین خریدار نفت از سعودی اما در نهایت هیچیک نمیتوانند نیازهایی که تا به حال ایالاتمتحده آنها را تأمین میکرد، تأمین کنند. عربستان تا به حال به دنبال امنیت خود در منطقه و خرید سلاح و کمکهای اطلاعاتی از ایالاتمتحده بود و چین نمیتواند این نیازها را برطرف کند... به نظر میرسد عربستان سعودی با این نمایش صمیمیت و دوستی با چین و قراردادهای بزرگ اقتصادی، به دنبال تلنگر زدن به آمریکاست که شاید بیشتر در نظر دولت بایدن جلب توجه کند. روابط شخصی بنسلمان و بایدن که هر ۲ تا حدودی اعلام کردهاند به طرف مقابل اهمیتی نمیدهند، حاکی از همین مساله است.
علت مراجعه عربستان به چین
البته تنها وابستگی عربستان به آمریکا در تأمین سلاح و کمکهای اطلاعاتی به این کشور نیست. عربستان برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه نیز بشدت به آمریکا وابسته بود. بایدن هنگام سفر به عربستان؛ زمانی که رسانهها به او اتهام زدند به دنبال «گدایی نفت» به عربستان میرود، بیان کرده بود اتفاقا مهمترین مساله در این سفر نه تلاش برای کاهش قیمت نفت، بلکه نحوه مقابله با ایران است. کمتر از ۲ ماه بعد از این سفر، اوضاع داخلی ایران با فعالیتهای گروههای اپوزیسیون خارجی و همچنین سازمانهای اطلاعاتی غربی- عبری- عربی به هم ریخت. بایدن در همان زمان در مصاحبه دیگری اعلام کرد: «گفته بودم سفرم درباره ایران است!» این هماهنگی اما باعث نمیشود بنسلمان از عملکرد آمریکا در مقابل ایران راضی باشد. او به خوبی میداند با وجود همه دشمنیها و تلاشها برای براندازی در ایران، آمریکا در نهایت برای امنیت خود و متحدانش در منطقه نیز که شده و تلاش برای اتمی نشدن ایران، به توافق هستهای با تهران نیاز دارد و دیر یا زود، برجام یا هر توافق هستهای دیگری جای آن، احیا میشود. از همین رو است که به دنبال بازیگر دیگری در روابط خود با ایران میگردد و چه کشوری بهتر از چین که روابط بسیار خوبی هم با ایران دارد؟ اگر التماسهای بنسلمان به ترامپ و بایدن برای جلوگیری از حمله انصارالله یمن به تأسیسات نفتیاش، با نتیجه دلخواهش همراه نشد، شاید این بار چین بتواند در مساله یمن هم ورود کند و از هراسهای سعودی درباره نزدیک بودن حملات موشکی و پهپادی یمن به سرزمینش بکاهد. این بار به نظر میرسد برخلاف عقیده تحلیلگران غربی، عربستان اتفاقا سراغ بازیگر جالب توجهی در این زمینه رفته باشد؛ بازیگری که دیگر منت همکاری با یک رژیم ناقض حقوق بشر، یک شاهزاده اره به دست و یک پادشاه فرتوت و بیهوش و حواس را مانند آمریکا بر سر سعودی نمیگذارد!
البته سابقه روابط عربستان و آمریکا تا پیش از سفر «شی» به ریاض نیز پیچیده و در عین حال رو به افول بود. آمریکاییها بعد از اینکه دولت عربستان اعلام کرد میزان تولید نفت خود را افزایش نمیدهد، بشدت به شریک سابق خود در منطقه بدبین شدند. نمایندگان کنگره در حال تدوین قوانینی برای کاستن از میزان فروش سلاح به عربستان یا قوانین سختگیرانه «شبهتحریمی» برای معامله با سعودی بودند. نشریات آمریکایی کمکم بعد از گذشت ۲۱ سال به این نتیجه رسیدهاند ۱۵ نفر از ۱۹ نفری که در حادثه ۱۱ سپتامبر نقش داشتند، سعودی بودند و بنسلمان شخصی بود که بدون هیچ شرمی، دست به کشتن و قطعهقطعه کردن یکی از معروفترین روزنامهنگاران سعودی – آمریکایی زد و از زیر بار مسؤولیت این ماجرا شانه خالی کرد.
آمریکاییها از قبل میدانستند!
نکته جالب توجه در این ماجرا اما این است که به نظر میرسد مسؤولان دولت بایدن خود به این مساله واقف بودند که روزی در نهایت عربستان به سمت چین و روسیه کشیده خواهد شد. بایدن قبل از سفر خود به عربستان سعودی در مرداد امسال، مقالهای در واشنگتنپست نوشت و در آن به صراحت تأکید کرد: «این سفر و بهبود روابط واشنگتن و ریاض برای مقابله با نفوذ چین در منطقه لازم و ضروری است». با این حال بایدن در آن سفر به نتایج مورد نظر خود نرسید و عربستان نیز که به خواستههای خود از غرب بویژه دولت بایدن نرسیده بود، نتیجه گرفت بهتر است جبهه شرق را در مقابل غرب انتخاب کند.
اما کار چین در تحقیر ایالاتمتحده با ایجاد روابط صمیمانه با عربستان، تا جایی پیش رفته است که رسانههایی چون العربیه نیز به صراحت به آن اشاره میکنند. این رسانه در تحلیل سفر شی جین پینگ نوشته است: «در تمام منطقه، چین موقعیت ایالاتمتحده را به عنوان قدرت منطقهای در خاورمیانه به حدی تضعیف کرده است که در طول یک دهه گذشته اصلا کسی نمیتوانست چنین تصوری داشته باشد».
قدرتنمایی چین در این سفر نیز تنها به اخبار کلی مربوط به تفاهمنامههای اقتصادی ختم نمیشود. چین دقیقا در این سفر توافقی را امضا کرده است که بر اساس آن تجهیزات مورد نیاز و زیرساختهای استفاده از اینترنت ۵G را برای سعودیها فراهم میکند. این همان فناوریای است که این روزها هم آمریکا و هم اروپا و کانادا آن را تحریم کردهاند و چین چاره دیگری جز فروش آن به کشورهای نقاط دیگر دنیا یعنی آسیا و آفریقا ندارد. نیویورکتایمز نیز گزارش داده است در این توافق، تجهیزات همگی از شرکت هوآوی هستند؛ شرکتی که از زمان دولت ترامپ مشمول تحریمهای غرب قرار گرفته است. در نهایت روزنامه نیویورکتایمز بیان کرده است که سفر شی به عربستان را باید در راستای خیزش دوباره چین برای برونرفت از انزوای ناشی از «کووید-۱۹» تحلیل کرد: «چین حالا رد پای آمریکا در منطقه خاورمیانه را نشانه رفته و قصد دارد چهره خود در جهان را دوباره ترمیم کرده و باز هم بیان کند در جایگاه و همتراز با آمریکا در دنیا قرار دارد. شی جین پینگ تلاش دارد با توافق با متحدان آمریکا در منطقه ثابت کند بعد از مدتها انزوا به دلیل کرونا، قدرتمندتر از همیشه به صحنه جهانی بازگشته است».